بزرگترین شکست های دنیای تجارت بخش دوم

در بخش اول مقاله گفتیم که: شکست بخشی جدایی ناپذیر از کسب و کار است و درس های ارزشمندی به ما می دهد. این به هیچ وجه چیزی نیست که باعث ناامیدی ما شود؛ حتی والت دیزنی برای کمبود تخیل اخراج شده بود!

دیدن، یک معلم خاموش است و به عنوان بازاریاب می توانیم از اشتباهات گذشته یاد بگیریم. و بعضی از آنها اشتباهات بزرگی هستند. از خدمات مشتری ضعیف تا فقدان آینده نگری، در این پست، و نگاهی به 4 تا کسب و کار که اشتباه های بزرگی داشته اند میکنیم. در این مقاله به ادامه ی بررسی ها میپردازیم:

 

3- Polaroid

سمت تیره تری از نوآوری

Polaroid در سال 2001 اعلام ورشکستگی کرد. اما سالها این شرکت 100٪ از بازار عکاسی را در دست داشت. هنگامی که کداک سعی در ورود به بازار پولاروید کرد، از طریق اقدام قانونی به آنها این اجازه را نداد.

در همان زمان Polaroid مخفیانه فن آوری های دیجیتال را با توسعه یکی از بهترین دوربین های دیجیتال در دست داشت. اما فشار داخلی تجاری سازی آن را غیرممکن ساخت ، چون تصور می شد که عکاسی دیجیتال سود آنها را کم می کند.

در واقع، یک مدیر ارشد Polaroid پرسید: "چرا ما باید سود 38٪ از عکاسی را بپذیریم؟ در حالی که می توانیم 70٪ سود از صنعت فیلم بگیریم. "

گاهی اوقات نوآوری ها به جاي پاداش دادن به شما مجازاتتان میکنند. آنها بدون توجه به اینکه آیا آنها را دنبال می کنید یا از آنها اجتناب می کنید، منجر به شکست میشوند. پولاریوید در میان بسیاری از کسانی بود که قربانی ترس از نوآوری شدند.

 

آنچه ما می توانیم یاد بگیریم:

درسی که در اینجا میگیریم یادگیری قربانی کردن سود کوتاه مدت برای رشد بلندمدت است. برنامه ریزی استراتژیک بلند مدت به شما کمک خواهد کرد تا پاداش های زیادی را در آینده به دست آورید، که برای حفظ کسب و کار شما حیاتی است. اما گاهی اوقات باید بلندترین درختان جنگل را برای دیدن خورشید کنار زد!

 

4- مایکروسافت اسپات

محصول درست در زمان اشتباه

ساعتهای هوشمند خیلی قبل تر از آنچه ما اکنون به عنوان فناوری پیشرفته می شناسیم وجود داشت. این روزها تقریبا هر سازنده ساعت یک ساعت دیجیتال هم تولید میکند. اما مایکروسافت در واقع اولین کسی بود که  آن را اختراع کرد - SPOT - Smart Personal Object Technology که دارای ایمیل داخلی، رادیو FM و MSN Messenger بود.

تنها مشکل این بود که آن را در جوی راه اندازی کرد که آماده پشتیبانی از ان نبود زیرا سرویس تلفن همراه پر سرعت تازه توسعه پیدا کرده و تقاضای بالاتری داشت و در نهایت، پروژه اسپات با شکست مواجه شد.

 

آنچه ما می توانیم یاد بگیریم:

زمان اهمیت فوق العاده بالایی دارد!  زمانی که محصول خوب و آماده است، محصول را راه اندازی کنید ، نه اینکه تلاش کنید تا از اولین فرصت استفاده کنید. ایجاد یک محصول زمانی که می دانید تقاضای زیادی برای آن وجود دارد، واضح است. با این حال، به عنوان بازاریاب، مهم است که محیط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیکی وسیعتری را که محصول شما را پشتیبانی می کند، در نظر بگیریم.

تجزیه و تحلیل بازار می تواند تفاوت بین یک محصول در حال رشد یا رکود را تعیین میکند.

به همین ترتیب، زمانی که بازار محصولی داغ می شود، وارد بازار نشوید! چون نمی خواهید خیلی دیر به بازار وارد شوید.یا مانند تاچ پد  HP در اوج رونق اپل 2010 به بازار آمد، HP نتوانست با بازارگسترده اپل رقابت نکرد. به جای تکرار پرفروش ترین محصولات روز برای پیوستن به بازار رقابتی، بازار خاص خود را پیدا کنید و به ان بچسبید.

مثبت اندیش باشید

در سمت مثبت قضیه، صدها شرکت وجود دارد که طی دهه ها به دلیل عزم و اراده خود برای پذیرفتن تغییرات، رشد کرده اند. فقط 7 سال پیش Netflix یک سرویس دی وی دی پسی  بود که با  Love Film و آمازون رقابت می کرد. تا زمانی که در کنار سرویس پست الکترونیکی سفارشی تصمیم به داشتن شبکه ای نیز گرفتند و درآمدشان از 300 میلیون دلار به 6/1 میلیارد دلار افزایش یافت!

به همین ترتیب، نشنال جئوگرافیک هم در معرض خطر تبدیل شدن به یک مجله بود که فقط پدربزرگ و مادربزرگ شما به یاد می آوردند! این شرکت 128 سال پیش تاسیس شد و در سال 2012 فناوری دیجیتال را به محتوای خود اضافه کرد که تقریبا درآمد خود را چهار برابر کرد. در حال حاضر با داشتن 87 میلیون طرفدار در Instagram و 41 میلیون بازدید وب سایت، به نظر میرسد تغییرات دیجیتال  برایشان ساده بوده است.

بنابراین خلاقیت به این معنا نیست که همیشه محصولات اصلی خود را فراموش و دنبال چیزی کاملا جدید باشید.

 

 

بخش اول مقاله را در اینجا بخوانید

 

 

به اشتراک بگذارید