کیفیت یا کمیت؟ بخش اول

اولویت کیفیت بر کمیت یک مفهوم ساده است که به ما در طول سال ها یاد داده شده است  اما در محیط شرکت های امروزی بسیار درست است. دلیل آن ساده است - کسب و کارها برای ایجاد پول در اسرع وقت و با بیشترین حد ممکن، ایجاد می شوند. تولید یک محصول با کیفیت بالا هزینه زیادی دارد و باید در قیمت های بسیار بالاتری و کمتر جذاب برای مصرف کننده باشد تا سودآور باشد. کار با کیفیت پایین، به سرعت در کارخانه های فرعی تولید شده با حداقل زمان برای هر محصول، به مراتب سودآور تر است چون قیمت پایین تر و جذاب تر برای مصرف کنندگان دارد. کمپانی های شناخته شده این مدل کسب و کار  Wal-Mart و Target هستند.

 

با این حال، مدیران نباید به اهمیت کیفیت بیش از حد کم توجه کنند. اگر محصول خود را به خاطر ساخت آن بد شناخته شود - و در اینترنت، خبرها زود پخش میشوند - فروش کلی شما به سرعت آسیب دیده است. مصرف کنندگان مدرن احتمالا قبل از خرید کالاهای مورد نظر خود نظرات درباره آن را میخوانند. اگر محصول فروشگاه اینترنتی شما بیش از حد ارزان باشد، در برابر محصول معروف وگرانتر شکست میخورد.

 

بیایید نگاهی به نمونه هایی که در آن کیفیت بیش از حد غلبه داشته بیاندازیم. در صنعت خودرو، مدل کسب و کارBMW از فروش خودروهای لوکس به خوبی ساخته شده در سطوح استاندارد  برای شرکت هایی که مایل به تأکید بر کیفیت محصولات هستند است. BMW ارائه دهنده خودروهای پرچمدار خود را درچندین مدل است که همه در بازار های مختلف هدف دارند. علاوه بر این، مدل های اسپرت هاچبک و همچنین فوق العاده لوکس Rolls-Royce را به منظور دسترسی به پایین ترین و بالاترین سر طیف قیمت گذاری، به ترتیب به فروش می رساند. استیو جابز زمانی که به اپل در اواخر دهه 1990 به اپل بازگشت،  از  BMWالهام گرفت.  در اپل، جابز سیستم های قیمت گذاری چندگانه BMW را با رایانه های خود و آی پاد خطوط تقلید کرد. BMW و اپل نمونه های درخشانی هستند که یک محصول با کیفیت را در سطوح مختلف قیمت گذاری می کنند تا حداکثر میزان مشتریان را در قیمت های مختلف جذب کنند.
 

به اشتراک بگذارید