به عنوان متخصصان بازاریابی ، ما در تحقیقات بازار اینترنتی ، افراد مبتدی را ایجاد می کنیم ، تحقیقات کلمات کلیدی را انجام می دهیم و رفتار کاربر را در وب سایت های ما از طریق اتوماسیون و تکنولوژی پیگیری می کنیم. یکی از مهارت های مجموعه ای که بازاریابان بزرگ را از ویژگی های خوب جدا می کند ، توانایی درک چگونگی و چگونگی فرایندهای تفکر مردم است که منجر به رفتار و عادت های مصرف کننده آنها می شود. مقالات متعددی در این زمینه وجود دارد که توضیح میدهد چگونه میتوان از روانشناسی در بازاریابی استفاده کرد. با توجه به پیش بینی های جمعیتی اداره آمار ایالات متحده ، مصرف کنندگان ، به ویژه هزاران ساله ، "بومیان دیجیتال" ، بر پایه پیشروی بومرهای کودک به عنوان بزرگترین نسل بالغ زندگی می کنند.
مولفه های عاطفی در حوزه دیجیتال غالبا نادیده گرفته می شود. اگر این ادامه یابد ، چون بسیاری از بودجه های ما به طور پیوسته برای این کانال افزایش می یابد ، به ناچار منجر به صرف هزینه های بسیار زیادی می شود که با درک عمیق روحی و روانی برای ایجاد آن می تواند باشد. به عنوان بازاریابان ، ما به طور سنتی به هدف قرار دادن جمعیت شناسی که چنین شبیه به:
مشتری آنلاین ایده آل یک زن بین سن 35-50 ساله است و دارای قدرت تصمیم گیری در بخش بازاریابی (مدیر ارشد ، مدیر ، VP یا CMO - اگر شما خوش شانس) در شرکت SaaS با 200+ کارمند و حداقل 50 میلیون دلار درآمد. در حالی که این ویژگی ها مهم هستند ، آنها تنها صفات هستند ، اما نه شخص. مردم چند وجهی هستند و تنها استفاده از چنین جمعیتی تنها در جهان دیجیتال محدود است.
امروز ما به عنوان بازاریاب ها می توانیم به روانشناسی ضربه بزنیم تا مخاطبان ما را از طریق کانال های بازاریابی دیجیتال تأثیر بگذارند. یک مثال از این در عمل معرفی اینستاگرام از ویژگی های متعدد برای کمک به ترویج یک جامعه مجازی مثبت است. پلتفرم اجتماعی دارای تیم هایی است که گزارش های ناشناس از پست های افرادی را که به نظر می رسد نیاز به حمایت از بهداشت روانی دارند ، بررسی می کند. پس از آن ، آنها توسط اینستاگرام به سازمان هایی که کمک می کنند ، متصل می شوند. منابع مشابه هنگامی نمایش داده می شوند که کاربر یک صفحه هشتگ را برای یک موضوع حساس بازدید کند. با افزایش تعداد کانال ها، نقاط دید بالقوه که بازاریابان می توانند مخاطبان خود را درگیر کنند و رفتارها را درک کنند ، به سرعت در حال گسترش است. ارتباطات واقعی در دنیای اتوماسیون و شخصی ما بسیار مهم هستند. در پایان روز ، تکنولوژی فقط به عنوان کاربر خوب است. مشتریان در تصمیم گیری های خود تصمیم می گیرند. به عنوان یک بازاریاب ، این یک فرصت بسیار هیجان انگیز است و یا فقط یک کانال دیگر که ما واکنش نشان می دهیم.
دوباره دیل کارنگی را ارجاع دهید:
"اگر هر یک از راز موفقیت وجود دارد ، آن را در توانایی به دست آوردن نقطه نظر دیگر فرد و دیدن چیزهایی از زاویه شخص و همچنین از خود شما است." اگر شما می توانید این دیدگاه را اضافه کنید ، استراتژی ها و دارایی هایی را که به عنوان هسته ایجاد شده است و در بودجه خود باقی بمانید ، آن را ساخته اید. به "بزرگ" ، بازاریاب خوش آمدید به عالی خوش آمدید.