واکنش ها به این ستون ماهیانه بر نیاز به شاخص ها و استانداردها قبل از تصمیم گیری در خصوص این که آیا وارد عصر تغییرات اجتماعی و اقتصادی قرار گرفته ایم یا خیر یعنی انقلاب صنعتی ، متمرکز خواهند بود. بیشتر افراد در خصوص ورود به این دوره تردید دارند. در این رابطه برخی استثناها وجود دارند. DDB به مثالی در این رابطه اشاره کرده است: در 1970 میلادی 300 نفر چگونه از APC استفاده می کردند. علاوه بر پیمانکاران در هر فروشگاه اما بسیار کمتر ... (ظاهرا برای DDB) هیچ سفر تجاری فیزیکی در سال 2017 ، هیچ وسیله نقلیه مورد نیاز... بدون چاپگر و یا کاغذ امکان پذیر نبود. اکثر شرکت ها بر روی اجرایی خود عمل کرده اند ، بنابراین مدیریت باید کاری انجام دهد. اما این در حال تغییر است. "
کمال هوسیان در مورد تاثیر بر کشورش مشتاق بود: "از طریق 4G به تازگی راه اندازی شده است ، پتانسیل بسیار زیادی برای رشد تجارت الکترونیک در کشور وجود دارد که بر بسیاری از یادگیری ماشین و هوش مصنوعی (...) سرعت رشد را از طریق چشم انداز اقتصاد جدید فقط در اینجا شروع به کار در بنگلادش کرده است. » یعقوب نوون افزود:« آیا اقتصاد جدید در اینجا است؟ شاید ... انقلاب صنعتی باعث شد که استرس های اجتماعی زیادی به وجود بیاید که اقتصاد از یک مدل عمدتا روستایی ، کشاورزی به یک شهر متمرکز شده و یک کارخانه متشکل شده است ... ما شاهد همین اتفاق هم هستیم در حالیکه ما به دوران پس از اطلاعات منتقل می کنیم. واضح نیست که آیا شغل های جدید کافی برای جایگزینی آنهایی که از دست داده اند ایجاد شده است. "
در مقابل ، ادوارد اظهار داشت: "ما یک جامعه هستیم که اصطلاحات "جدید" یا "بهبود یافته" را وسواس می کند. اقتصاد به سادگی تغییر می کند... آنچه ما شاهد آن هستیم - به سادگی تکامل دیگری است. با این حال ، بسیار قابل توجه است. "
دیگران خود را قادر به پاسخگویی بدون معیار که می تواند اعمال شود. همانطور که دکلان آن را بیان کرد ، آیا این یک اقتصاد جدید است یا به سادگی اقتصاد قدیمی به دلیل عوامل ذکر شده در حال اجرا در اوج کارایی بالا است؟ ... اقتصاد جدید قوانین حاکم جدیدی را به وجود می آورد ، اما امروز قوانین جدیدی را مشاهده نمی کنم. اکنون ، داشتن یک کارخانه پر از ماشین های AI که یاد می گیرند و ربات ها سرپرست می خواهند قواعد اقتصادی اقتصادی را تغییر دهند. "شان تورلبلو به این فکر فکر کرد:" اقتصاد جدید وارد نشده است ، اگر آن را به عنوان یک تعریف می کنیم بشریت در سیاره برای ابدیت ... " او ادامه داد: دلایل متعددی که به دست نیاورده است بسیار است." (ناامن) جمعیت جهانی ... تروریسم ... سلاح های کشتار جمعی ... آلودگی و وابستگی به منابع غیر قابل تجدید یا غیر قابل بازیافت... یک اقتصاد پایدار تا زمانی که دانش آموزان فارغ التحصیل تحقیق نکنند و یاد بگیرند که چگونه شناسایی و مدیریت خطرات وجودی اشاره شده به بالا "
نیکو وقتی سوال کرد که سوال درستی برای ما مطرح شده است ، "کاملا معلوم نیست که نقطه اوج چه چیزی برای تعریف یک اقتصاد جدید است ، چه اختلافاتی وجود دارد و پیشرفت های رادیکال چه می شود ... که اتفاق نظر در مورد یک اقتصاد جدید ایجاد می کند؟ "چطوری یک" اقتصاد جدید "چیست؟ شما چه فکر میکنید؟
اقتصاد اطلاعاتی کجاست؟ عنوان ستوني است که در سپتامبر 2000 در اين فضا نوشته شده است. در آن زمان ، شور و شوقي براي "اقتصاد جديد" مطرح شد که يکي بر اساس فن آوري اطلاعات است و با رشد و بيکاري بيشتر و بيکاري کمتر از قبل ، پیشرفت های حاصل شده در بهره وری ممکن است با یک "ترکیب" که شامل فعالیت های اقتصادی کمتر تمرکز یافته به خرید محصول آنلاین و بیشتر اطلاعات را ایجاد می کند ، امکان پذیر است. "در آن زمان نظراتی را مطرح شد که" رشد نسبت ارزش بازار به کتاب که باعث ایجاد قیمت سهام می شود ، قابل توجیه است به عنوان کسب درآمد از دارایی های اطلاعات ارزشمندی که حسابداران هرگز نتوانسته اند به عنوان ورودی های مشروع در ترازنامه ها (به غیر از "حسن نیت" به شدت از اشتباه) استفاده کنند. "
همه ما می دانیم که چه اتفاقی افتاده. وعده بهره وری و رشد قابل ملاحظه ای از طریق فناوری به دست نیامده بود. نسبت سرمایه گذاری در بازار اینترنتی به شرکت های فناوری به سرعت کاهش یافت زیرا سرمایه گذاران کشف کردند که این دارایی های اطلاعات ارزشمند ارزش کمتری دارند یا در بعضی موارد وجود ندارد. مشکلات اقتصادی قدیمی که شامل ابزارهای ناخوشایند و بیش از حد ارزشی هستند ، به نظر می رسد ، رانندگی بیکاری را به بالاترین حد در بیش از 20 سال دیده نمی شود. این حوادث Dot.com Bust را دنبال کرد و پس از رکود بزرگ. اقتصاد جدید ثابت می شود که خیلی زیاد است.
با توجه به پیشرفت های مداوم در مواردی مانند هوش مصنوعی ، به اشتراک گذاری منابع با سیستم عامل های جدید و بسیج کار مبتنی بر "جمعیت" ، ممکن است وقت آن رسیده است که این سوال دوباره مطرح شود. شرکت های موجود در بخش فناوری در حال حاضر (بر خلاف حباب) تولید (یا حفظ) کالاها و خدماتی که مردم می خواهند. آنها مدل های واقعی کسب و کار هستند که درآمد و سود و رشد را به دست می آورند.
دو کتاب اخیر ، این سوال را برای ما مطرح می کند. اولين آن ، Machine / Platform / Crowd، به بررسي تاثير فعلي و آينده فناوري ديجيتال در افراد (ذهن نسبت به دستگاه) ، محصول (در ارتباط با سيستم عامل هاي ديجيتال) و هسته (سازمان هاي سنتي و شرکت ها) در رابطه به "جمعیت".
نویسندگان آن نتیجه می گیرند که "بسیاری از تصمیمات ، قضاوت ها و پیش بینی های انجام شده توسط انسان ها باید به الگوریتم تبدیل شوند... حتی اگر سیستم های یادگیری ماشین... هنوز هم فاقد حس مشترک هستند ، آنها "کار مفید" را انجام می دهند و به سرعت در حال پیشرفت هستند." اینترنت و فن آوری های مرتبط با آن ، حرکت را از آجر (اتم ها) تا کلیک ها (بیت ها) ، اقتصاد "آزاد ، کامل و فوری" و توسعه سیستم عامل ها (فکر می کنند "محیط های دیجیتال" مانند Amazon Web Services) بر اساس چنین اقتصادی است. علاوه بر این ، تغییر قدرت در قدرت و نفوذ از هسته ("سازمان های غالب ، نهادها ، گروه ها و فرایندهای دوران پیش از اینترنت"، که برای مثال ، دانشنامه های چاپ شده ما را تولید کرد) به جمعیت ("جدید شرکت کنندگان و شیوه های فعال توسط شبکه و تکنولوژی های همراه آن ") و ویکی پدیا ایجاد و نگهداری می شود.
دومین این کتابها ، سازمان های نمایشی (ExOs) ، به بررسی تاثیر فناوری های جدید در فروشگاه های آنلاین می پردازد. اینها سازمان هایی هستند که توسط چیزهایی مانند AI، رباتیک ، زیست فناوری و بیوانفورماتیک ، علم داده ها و چاپ سه بعدی هدایت می شوند. در میان چیزهای دیگر ، آنها به صورت تقاضا کار می کنند ، از جمعیت استفاده می کنند ، پلتفرم هایی را برای خودکار سازی مشارکت همکار به همکارانه ایجاد می کنند و از طریق به اشتراک گذاری و اجاره در برابر مالکیت ، دارایی ها را استفاده می کنند. آنها بر آزمايشات تأكيد مي كنند ("فايل سريع" بدون عواقب محدوديت شغلي) در مقابل برنامه ريزي استراتژيك دراز مدت ، با استفاده از "گروه هاي سازماندهي خودكارآمد و چندمرحله اي كه با اقتدار متمركز كنترل مي شوند" عمل مي كنند و از "فناوري هاي اجتماعي" استفاده مي كنند كه " در شرکت های عمودی سازمان یافته است. "
به عنوان یک نتیجه ، ExO مانند گوگل ، Netflix، Airbnb و آمازون دو برابر قیمت / عملکرد نسبت در هر 18 ماه، در حال افزایش در عملکرد مالی ، اما اشتغال نیست ، در 10 برابر میزان سازمان هایی که در مطالعات توصیف شده در کتاب ، ساخته شده به آخرین (Citicorp، Procter & Gamble، General Electric، و غیره) و (Good to Great Abbott، Gillette، Nucor، و غیره) نویسندگان این کتاب های اخیر اعتبار گسترده ای در زمینه فناوری اطلاعات دارند. آیا دیدگاه واضحتری نسبت به هجده سال پیش وجود دارد؟ آیا اقتصاد جدید در نهایت ظهور می کند؟ شما چی فکر میکنید؟